محل تبلیغات شما

(روزگار نه چندان دور خوردن میوه هایی که بو از ان ساطع میشد در مدارس و زنگ تفریح ها ممنوع بود مثلا خیار ،پرتقال ،موز. 
از یک زمانی به بعد اما پدر و مادر ها فکر کردند چرا بچه ام  در ساعتهای حضور در مدرسه خیار نخورد ؟؟ اصلا چرا باید در کلاس های ۴۰ نفره ، در حالی که ۳ نفر بر روی یک نیمکت مینشستند ،درس بخواند،؟ 
چرا باید زیر دست معلمان جدیدالورود کم تجربه در سیستم اموزشی ، به سواد اموزی بپردازند ؟ 
 این چرا ها و چراهای مهمتر ، سبب شد مدارس غیر انتفاعی رشد کرده و مورد استقبال واقع شوند  .
اما حقیقتش ان زمان هیچ کس به دیگری نمیگفت چرا بچه ات را مدرسه غیر انتفاعی ثبت نام کردی؟؟  
شاید چون این یک سوال غیر عادی ست. 
وقتی مدارسی با امکانات و مزایای بهتر وجود دارد و پدر و مادری که از عهده مخارج ان بر میایند ، پس منطقی ست که انتخاب کنند ،فرزندشان در بهترین فضای آموزشی حضور داشته و به ادامه تحصیل بپردازد. )

با متن بالا موافق بودید؟؟؟ 
این حقیقت جامعه ماست، تلاش پدر و مادران برای زندگی بهتر فرزندان .
حالازمان زیادی  گذشته است از افتتاح اولین مدرسه غیر انتفاعی. 
حالا نه فقط برای تحصیل که برای زندگی و اینده و ارامش  فرزندان ، پدر و مادران هر چه در توان دارند خرج میکنند ، 
و این توان میتواند در حد ثبت نام فرزندان در همان مدارس غیر انتفاعی باشد و یا فراهم اوردن زمینه مهاجرت به خارج کشور و یا اصلافراهم اوردن امکان تولد و اهدای حق شهروندی بهترین کشور های پیشرفته جهان به فرزندان. 
 حال اگر در داستان رامبد جوان و تولد فرزندش در کانادا ، تمام ناراحتی مان ان است که چرا ۴فصل از یک برنامه تلوزیونی رامبد جوان بالا پایین پرید که چقدر ما خوبیم، چقدر ما قشنگیم و فریاد ایران ایران زد اما در نهایت برای تولد فرزندش ، ایران را انتخاب نکرد، به این فکر کنیم رامبد جوان مثل هر پدر و مادری برای اینده کودکشان تصمیم گرفتند ، درست عین تصمیمگیریهای تک تک ما برای سرنوشت خودمان و اعضای خانواده مان. 
اینکه چرا رامبد جوان تصمیم گرفت برای تولد فرزندش به کانادا برود ، اینکه چرا نگار جواهریان حجاب معمول را در سفر رعایت نکرده است، در درجه چندم اهمیت است وقتی که سوال  مهمتری وجود دارد،
چرا این اخبار برای ما مهم است ؟ چرا پیگیر لحظه لحظه ان خبر هستیم؟؟؟ چرا فردی احتمالا ایرانی که در کانادا زندگی میکند و  در وسط خیابان های مونترال نشسته ، رامبد جوان و نگارجواهریان را میبیند و فکر میکند اجازه دارد از انان عکس بگیرد و بعد به انتشار بگذارد ؟؟؟ چرا؟؟ چون احیانا ان ایرانی عزیز با وجود زندگی در یکی از بهترین کشورهای جهان اما همچنان زندگی اش و ذهن اش  و اخلاق اش تحت تاثیر  سیستم اموزشی و تربیتی  ایران است که در ان  بزرگ شده ، سیستمی که حریم شخصی در ان بی ارزش و مچ گیری در ان باارزش است؟؟
و حتی زندگی در یکی از بهترین کشورهای جهان  نتواسته ان فرد را با متد های غلط اموزشی و تربیتی اصلاح کند.
بعد از عکس رامبد و نگار، فیلم ستاره اسکندری را دست به دست نکنیم، و با خودمان فکر کنیم ستاره نه تمدار ایران است نه اختلاسگر نه فرمانده گشت های اخلاقی ایران و نه یک مبلغ مذهبی.  او یک شهروند ایرانی ست که همچون میلیون ها شهروندایرانی دیگر سفر رفته است. 
اگر فیلم رادیدید از خود بپرسیدچه چیزی در ان فیلم عجیب است؟؟؟ 
انکه ستاره اسکندری احیانا در مرکز خرید در حال خرید است ،، ایا هموطنی که از او فیلم میگیرد و او را خائن خطاب میکند؟؟ بعد از خود بپرسید ؟ چرا ان هموطن به خود اجازه میدهد بدون اجازه فیلم بگیرد ؟؟ چرا به خود اجازه میدهد به فرد دیگری توهین کند؟؟ ان هم توهینی به نام خیانت؟؟؟ منظورش از خیانت چیست؟؟  خیانت به چه کسی؟؟ و در اخر انکه ما را چه شده است؟؟؟

ل. خاکی

از سری یادداشت های تاریکی

مارا چه شده است؟؟

ان ,، ,زندگی ,یک ,رامبد ,های ,پدر و ,رامبد جوان ,غیر انتفاعی ,تولد فرزندش ,در ان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها